در سال هاى اخير تعداد بيشترى از مردم بر اين امر واقف گرديده اند که سياره ما و ساکنان آن به شدت آسيب پذير بوده و صلح، رفاه و کيفيت بالاى زندگى را فقط مى توان از طريق کاربرد مسئولانه منابع طبيعى و احترام به افراد و شيوه هاى زيستى آنها تأمين کرد . اکنون، مردم انتظار دارند که دولت ها و چهره هاى سرشناس امور، توسعه اقتصادى را به شيوه مسئولانه اى از ديدگاه اجتماعى و زيست محيطى اداره کنند . کميسيون برنتلند در سال ١٩٨٧ ، نياز به توسعه پايدار اقتصادى را چنين تعريف کرد : “توسعه اى که نيازهاى عصر حاضر را بدون فدا کردن امکانات و تواناييهاى نسل هاى آينده در برآوردن نيازهايشان برآورده سازد”.
فعاليت هايى که در صنايع نفت، گاز و پتروشيمى صورت مى پذيرند مخاطراتى را در بردارند که مى توانند کارکنان و مردم عادى را در معرض صدمات مهم بهداشتى و ايمنى قرار داده و صدمات محيطى قابل توجهى بهمراه داشته باشند بکارگيرى مؤ ثر موارد مطرح در HSE از دغدغه هاى عمده کسانى است که مسئوليت اداره قسمت هاى مختلف صنايع را بعهده دارند.
مدیریت HSE بخش کليدى تعهدات هر حرفه نسبت به توسعه پايدار مى باشد . علاوه بر جنبه اخلاقى تلاش در ايجاد آينده اى پايدار ، دلايل قوى اقتصادى براى تضمين مديريت مؤثر HSE وجود دارند. کاهش هزينه ها و پرهيز از ريسک ضمن ارتقاى بهره ورى عملياتى، با متمايز ساختن حرفه شما بر مبناى ميزان مسئوليت پذيرى مديريت HSE ، اعتبار بين المللى شما ر ا افزايش مى دهد . اين افزايش اعتبار ضمن جذب کارکنان مستعد و سرمايه گزارى مالى به ايجاد همکارى هاى مؤثر بين المللى اقتصادى کمک مي کند.
چرا يک مؤسسه به استراتژى مديريت HSE نيازمند است؟
HSE بايد جزء تفکيک ناپذير فعاليت هاى هر حرفه باشد. در صنايع نفت، گاز و پتروشيمى HSE بخشى از فعاليت هاى روزمره است. اما اين سؤال مطرح می شود که تا چه اندازه مي بايست در پروژه هاى HSEسرمايه گذارى کرد؟ چگونه مى توان در عين اداره موفق اقتصادى يک حرفه، حداکثر بهره بردارى را از HSEنمود؟ چگونه مى توان از اتلاف وقت و تلاش مديريت در امورى که بازدهى قطعى ندارد پيشگيرى کرد؟ چگونه مى توان نشان داد که روش مديريت HSEبکار گرفته شده، سرمايه گذاران، مسئولان نظارتى و کارکنان را در تلاش و سخت کوشى مجريان مديريت HSEمطمئن و آسوده خاطر کرده است؟
انتظارات شرکاى تجارى، قانون گذاران ، کارکنان و مردم به سرعت در حال تغيير است . استراتژى HSE،چارچوب يکپارچه اى را که براى تعادل بخشيدن ميان عوامل مختلف به شيوه اى منطقى و حرفه اى لازم است، ارائه مى دهد.
شکل 1- دلایل توجیه کننده برای مدیریت کارای HSE
در این مقاله بصورت خلاصه با پاسخ به هر یک از سوالات ذیل سعی گردیده تا نگرشى ديگر به بعضى اصول، رويکردها و روش ها که دانش و آگاهى لازم را به منظور شکل دادن به شايستگى هاى مورد نظر در حوزه مديريت HSE تشکيل مي دهند فراروى مديران حرفه و مشاغل بگشاید.
- چگونه بايد آنچه را که لازمه مديريت HSE را بصورت يک استراتژى است ارزیابی وبرنامه ريزى کرد؟
- چگونه مى توان اداره HSE را بصورت یک استراتژی سازماندهى کرد؟
- چگونه ميتوان بر نحوه اجراى استراتژى HSE بطور منظم نظارت داشت؟
- چگونه مى توان راهى را که براى اداره HSE بصورت استراتژى برگزيده شده، بهبود بخشيد؟
- چگونه مى توان يک فرهنگ مثبت HSE را درک نموده و آن را ترويج کرد؟
1- چگونه بايد آنچه را که لازمه مديريت HSE را بصورت يک استراتژى است ارزیابی وبرنامه ريزى کرد؟
گام نخست در جهت اجراى موفق مديريت استراتژيکHSE ، درک ريسک هایی است که در زمينه HSE متوجه هر حرفه مى باشد . با داشتن اين درک، چگونگى موفقيت در اداره ريسک هاى موجود مى بايستى ارزيابى گردد. مسئولان هر سيستم (حرف) بايستى تصميم بگيرند که کدام سطح مديريت HSE مناسب سيستم و يا حرفه آنهاست.
تعيين سطح مديريت HSE مطلوب و مناسب هر حرفه مستلزم آشنايى با انتظارات اشخاصى است که بنحوى از عملکرد آن حرفه بهره مند مي گردد. با دانستن سطح توقعات مزبور، مى توان استراتژى خاصى از HSE هماهنگ با اهداف سيستم و يا حرفه تدوين کرده و يا انتخاب نمود.
اجراى تغييرات لازم جهت مديريت HSE بصورت استراتژيک مى تواند چالش برانگيز باشد. اطمينان از صورت گرفتن تغييرات مورد نظر از طريق پيگيرى و دنبال نمودن فرآيند تغيير تعريف شده حاصل مى شود.
2-چگونه مى توان اداره HSE را بصورت یک استراتژی سازماندهى کرد؟
انجام موفق تغييرات در مديريت استراتژيک HSE به تقسيم صحيح و مناسب مسئوليت ها و درک روشن کارکنان از ميزان اهميت HSE وابسته است.
تقسيم مناسب مسئولیت ها و مجاب نمودن کار کنان به اصول HSE کار ساده اى نيست، اما با استفاده از ابزارهاى چون ماتريس نقشها و مسئوليت ها، شرح مکتوب مسئوليت هاى HSE ، و بيان و تشريح روشن اهداف و مقاصد سازمان براى کارکنان ميتوان اين امر را محقق نمود.
3-چگونه مي توان بر نحوه اجراى استراتژى HSE بطور منظم نظارت داشت؟
مانيتورينگ عملکرد و کارآيى کليد موفقيت در کنترل مديريت است. بدين منظور بايد از معيارهاى انفعالى و يا از پيش برنامه ريزى شده استفاده کرد.
چنانچه مجموعه محدودى از پارامترهايى که به کمک روش هاى ارزيابى ريسک و درجه بندى آنها، بطور مشخص اولويت بندى شده اند، مورد استفاده قرار گيرد عمل مانيتورينگ بيشترين اثر را خواهد داشت. اهداف رابايستى مشخص نموده و کارکنان را بايد در جريان آنها قرار داد. عملکردها بايد بصورت دوره اى گزارش شده و توسط مديريت ارشد سازمان مورد بازنگرى قرار گيرد.
هدف از پايش و بازبينى عملکرد آن است که به مديران امکان دهيم تا ايده هاى بديعى براى بهبود عملکرد بيابند.
4-چگونه مى توان راهى را که براى اداره HSE بصورت استراتژى برگزيده شده، بهبود بخشيد؟
قبلاً ديديم محيطى که شرکت در آن فعاليت مى کند ايستا نيست. انتظارات در واکنش به هر رويدادى که پيامدهاى HSE داشته باشد سريعاً تغيير مى کند. در صورت نياز به کنترل مديريتى جديد يا وسيع تر ممکن است به مقررات تازه اى احتياج باشد.
با توجه به اين محيط پويا، سازمان نياز دارد تا عملکرد HSE خود را دائماً بهبود بخشد. در نتيجه، بايد به دنبال يافتن و اجراى روشهاى مديريت HSE جديدى بود. نوآورى در مديريت HSE مزيتهاى متعددى را به همراه خواهد داشت، ا زجمله
- واکنش در مقابل رقبا
- توفيق در کاهش هزينه ها
- واکنش به محيط متغير
- خلاق بودن
رويکردهاى نو و بديع در رابطه با مديريت HSE مزيت هاى متعددى به همراه دارد که ازجمله آنها پيشى گرفتن از رقبا و کاهش هزينه هاست. بعلاوه، رويکردهاى خلاقانه منجر به پيشرفت مداوم در يک شرکت خواهد شد.
انجام مميزى را مى توان به عنوان يکى از موارد کاربردى پيشرفت مداوم و بررسى هاى بديع و نو از سيستم محسوب نمود . هدف کلى يک برنامه مستقل و نظام مند مميزى، شناسايى حوزه هايى است HSE هاى مديريت که نياز به بهبود دارند. موفق ترين برنامه هاى مميزى، از يک متدولوژى مشخص که شش عامل اهداف، سازماندهى، منابع، گستره، شمول و رويکرد را در طراحى خود لحاظ نموده است بهره مى گيرند.
5-چگونه مى توان يک فرهنگ مثبت HSE را درک نموده و آن را ترويج کرد؟
فرهنگ HSE جزئى جدانشدنى از مسائل مهم زيست محيطى امروز را تشکيل مى دهد. با افزايش دقت و توجه عمومى به پاسخگويى و مسئوليت پذيرى شرکتها، انتظارات از عملکرد HSE شرکتها،رو به فزونى است. در زمانى که عليرغم تمام تلاشهاى بعمل آمده، حوادث زيست محيطى و مخاطره آميز ايمنى به وقوع مى پيوندند، اغلب همه فرهنگ را عامل عمده و ريشه اى بشمار مى آورند. دستيابى به يک فرهنگ HSE پايدار، در حال حاضر از نگاه بسيارى به عنوان کليد پيشرفت شناخته مى شود.
در عملکرد شرکتهاى امروزى، به سختى مى توان وضعيتى را يافت که در آن سيستم ها و دستورالعمل هاى کافى براى مديريت صحيح HSE وجود نداشته باشد در صورتيکه بسيارى شرکت ها ادعا مى کنند که تعداد اين وضعيت ها کم هم نيستند. مشکل پيش روى شرکتها چگونگى دسترسى به کارکنان انتهايى شرکت است و تغيير رفتار با توجه به اينکه يک بوروکراسى پيچيده ناشى از نياز به “تأمين نظر “افراد ذينفع در مورد رعايتHSE وجود دارد. بنابراين، ارتقاى فرهنگ مطلوب HSE در صدر دستور کار بيشتر صنايع مخاطره آميز قرار دارد.
هرم کلاسيک عوامل حادثه، رابطه بين خطرات بالقوه(اعمال يا شرايط خطرناک) و حوادث جدى را نشان مى دهد. فرهنگ ايمنى اثر مستقيمى بر وقوع اعمال خطرناک و بويژه اعمال مخاطره آميزى که در مقام مقايسه با خطا، در رده تخلف قرار مى گيرند دارد. همچنين، مى توان بطور مستدل نشان داد که فرهنگ ايمنى، درپيشامدهايى که منجر به وجود شرايط خطرناک مى گردد، عامل ايجاد کننده نا ايمنى بحساب مى آيد.
فرهنگ HSE آن چيزى است که شرکت “هست” (باورها، نگرش ها و ارزشهايى که اعضاى آن در مورد رعايت ايمنى دارند ) و آن چيزى که شرکت “دارد” (ساختارها، موارد عملى شده، کنترل ها و خط مشى هاى طراحى شده براى افزايش ايمنى.) تصحيح مورد اخير بسيار آسانتر از مورد اول است. بسيار مشکل است که نگرشها و باورهاى افراد بزرگسال را با روشهاى مستقيم اجبار و تحريک تغيير داد بلکه عملى که با کنترلهاى سازمانى شکل مى گيرد مى تواند به تفکر و باور منجر شود.
شرکت پرشین رادگروه علاوه بر پایبندی بر اصول مدیریت ایمنی ، بهداشت و محیط زیست از بدو تاسیس، در سالهای اخیر نیز با توجه به توسعه فعالیت های خود سعی بر آن داشته که با اتخاد رویکرد استراتژیک و با ترویج فرهنگ HSE و بهبود مستمرسیستم مدیریتHSE در پروژه های خود، جایگاهی ویژه در میان رقبا ایجاد نماید. همین امر سبب شده تا علاوه برتعهد به مسئولیت اجتماعی خود در صیانت از جان کارکنان ، تجهیزات و محیط زیست، اعتبار ملی و بین المللی خود را افزایش دهد.حرق